آرتور بروکس برای شاد بودن یک فرمول دارد و میگوید که جوانان درباره این فرمول اطلاع کافی ندارند. بنابراین گیشنیز در این مقاله قرار است توضیح دهد که چطور شاد باشید و پیشرفت کنید:
بروکس توصیههایی برای شاد ماندن دارد:
۱. شغلی را که دوست دارید پیدا کنید. در اینصورت هیچوقت احساس نمیکنید که در حال کار کردن هستید.
۲. دنیا را نجات دهید.
بروکس درباره توصیه اول میگوید: «یک راه عالی برای خرابکردن زندگی، انجام دادن کاری است که دوستش ندارید. انتظار نداشته باشید که شغل شما همیشه سرگرمکننده باشد، در اینصورت از همه شغلها متنفر میشوید. گاهی اوقات کار شما به ناچار سخت میشود و سرگرمکننده نیست.»
در مورد توصیه دوم هم میگوید: «اگر انتظار دارید کار همه شما مشکلات جهان را حل کند، ناامید میشوید. بنابراین ذهنتان را درگیر این مسئله نکنید.
بعضی افراد ممکن است فکر کنند که عوامل واقعی رضایت شغلی، پول، اعتبار، قدرت و تحسین است، اما پاسخ بروکس منفی است.
او میگوید اولین کلید برای شاد بودن در محل کار، «موفقیت بهدستآمده» است، یعنی تولید چیزی ارزشمند در زندگی برای خودتان و دیگران.
از نظر بروکس، موفقیت در محل کار با عنوان یا امتیازات شغلی بهوجود نمیآید، بلکه به سرمایهگذاری در زندگی شخصی بستگی دارد.
شاید این حرف شبیه به سیاست شرکتهایی باشد که در تلاشند به کارمندانی که بیش از حد کار میکنند بقبولانند که انسانهایی شاد هستند. اما در واقع این ذهنیت باعث فرسودگی شغلی میشود و با شیب زیادی به پیش میرود.
اما توصیه بروکس، مورد تأیید بودن از سمت کارفرما یا هر معیار سنتی دیگری نیست. او معتقد است که انجام کار درست و بدون کمکاری و میانبر زدن، بهمعنای متعهد بودن است و یک تاکتیک برای بالا رفتن از نردبان ترفیع شغلی نیست.
بروکس به فارغالتحصیلان میگوید: «شاید در رشته تحصیلی خود کار کنید، شاید هم نه. شاید شغل رویاییتان را پیدا کنید، شاید نه. (بهخصوص اگر ندانید شغل رویاییتان چیست)
اما تا زمانیکه در پایان بیشتر روزهای کاری بتوانید به خودتان و کارتان عشق بورزید و آنرا به عالیترین شکل ممکن انجام داده باشید، هیچکدام از اینها مهم نیست.»
کارشناسان معتقدند که روابط مثبت در محل کار یک عنصر ضروری برای رضایت شغلی است. پاسخ دوم بروکس به یافتن شادی در کار با این یافته مطابقت دارد: کار خود را به گونهای انجام دهید که به دیگران خدمت کند، نه فقط به خودتان.
او به فارغالتحصیلان میگوید که برای خوشبخت بودن، مهم نیست که شغل سرگرمکنندهای داشته باشید یا بتوانید دنیا را نجات دهید.
اگر بتوانید در زندگی دیگران و خودتان تفاوت ایجاد کنید، از شغل و زندگی رضایت بیشتری دارید، اینکه چطور کارتان را انجام میدهید و به دیگران خدمت میکنید، نه نوع شغل شما.
او بر این باور است که چه در بانک کار کنید، چه سقف خانه را بسازید و چه پرستار کودک باشید، دارید به دیگران و خودتان خدمت میکنید و این بهترین کار است.